(2299)شوی گفتش: چند جویی دخل و کشت |
|
خود چه مان از عمر افزونتر گذشت |
(2300)عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد |
|
زآن که هر دو همچو سیلی بگذرد |
(2301)خواه صاف و خواه سیل تیره رو |
|
چون نمیپاید د می، از وی مگو |
(2302)اندر این عالم هزاران جانور |
|
میزید خوش عیش بی زیر و زبر |
(2303)شکر میگوید خدا را فاخته |
|
بر درخت و برگ شب نا ساخته |
(2304)حمد میگوید خدا را عندلیب |
|
کاعتماد رزق بر توست ای مجیب |
(2305)باز، دست شاه را کرده نوید |
|
از همه مردار ببریده امید |
(2306)همچنین از پشه گیری تا به پیل |
|
شد عیال الله و حق نعم المعیل |
زیر و زبر: مجازا، اضطراب و نگرانى خاطر.
فاخته: مرغى است خاکسترى و طوق دار، شبیه به کبوتر وحشى، خوش آهنگ و دیر آمیز.
نعم المعیل: خوشا کفیل خانواده که اوست.
باز: پرنده یی است که برای شکار تربیت می کنند ومعمولا شکارگر یا شاهی که باز خود را به شکار می برد، آن را روی دست خود می نشاند وپرواز می دهد.
مردار: کنایه از دابستگی های مادی ودنیایی است« الدُّنیا جیفةٌ»
عِیال الله: یعنی همه، نیازمندان یا خانوادهْ خدا هستند. همینطور از کوچکترین موجودات تا بزرگترین آنها همگی خانوار و روزی خوار خوان نعمت الهیاند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: « وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ»: هیچ جنبندهاى در زمین نیست مگر اینکه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مىداند؛ همه اینها در کتاب آشکارى ثبت است! [= در لوح محفوظ ، در کتاب علم خدا][1]. این آیه درس اعتماد به نفس، خوشبین بودن به زندگی، رهایی از منفی نگری و درس توحید و توکل بر پروردگار است.
حق نعم المعیل: یعنی خداوند بهترین کفیل برای خانوده است.
شوهر به زن میگوید: ای بانو، مگر چقدر به درآمد مادی نیاز داری؟ از این عمر چقدر مانده است! بیشتر آن سپری شده است. انسان خردورز هرگز به کم و زیاد معاش توجه نمیکند، زیرا مسائل مادی همانند سیل ناپایدار است؛ خواه زندگی به رفاه و آسایش بگذرد و خواه به تنگدستی و سختی. چرا نگاه منفی به زندگی داری. کمی بیندیش، در این جهان هزاران موجود زنده در آسایش و آرامش و بدون اضطراب و پریشانی به حیات مادی خود ادامه میدهند. پرندهْ زیبای فاخته و کبوتران را بنگر که چگونه بر شاخساران، خدای تعالی را سپاس و شکر میگویند، درحالیکه روزی شبانهشان فراهم نیست. یا بلبل هزار دستان را که همواره حمد و ستایش الهی بر زبان دارد و اعتمادش بر حضرت حق است و به او در رزق و روزی توکل میکند و میگوید: ای اجابتکننده دعا، رزق ما بر توست. پرندهْ جسوری چون باز را بنگر که چگونه از همهْ مردم قطع امید کرده و از آنان روی بر تافته و تنها بر دست شاه، امید بسته است.
در مجموع سخن مرد اعرابی شاملبر دو نکته است: یکى آن که بد و نیک مىگذرد و آن چه در گذر است مورث غم نیست، این اندیشه منبعث از ناپایدارى اوضاع است، مذاهب و ادیان نیز براى تحریض بر امور اخروى آن را تایید و تاکید کردهاند. دوم، اعتماد بر رزاقى و روزى رسانى حق تعالى، مطابق عقیدهى مسلمانان رزق از سوى خدا ضمان شده است و آیات قرآنى [2]دلیل این مطلب است، مولانا احوال مرغان را که هرگز دانه نمىاندوزند و روزى مىخورند بعنوان شاهد، ذکر مىکند، این معنى برگرفته است از حدیث: لو انکم توکلتم على اللَّه حق التوکل لرزقکم کما یرزق الطیر تغدو خماصا و تروح بطانا. (اگر چنان که باید بر خدا توکل کنید شما را روزى مىدهد چون روزى رسانیدنش بمرغان که بامداد از لانههاى خود گرسنه پرواز مىگیرند و شب هنگام سیر باز مىگردند). [3]
[1] . هود، آیهْ 6.
[2] - الانعام، آیهى 151، الذاریات، آیهى 22
[3] - احادیث مثنوى، دانشگاه طهران، ص 169.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |